داستان بازی sleeping dogs در بندرگاه ویکتوریا شروع میشود .چایی مه اولین ماموریت شن این بود که در معامله موادمخدر شرکت کند. بعد از دستگیر شدن توسط پلیس هنگ کنگ ، شن با دوست قدیمیش روبرو میشود و اون بهش قول میدهد تا با وینستون چو رئیس باند ” the Water Street Gang ” معرفی کند . این موقعیت به شن اجازه داد تا در گروه نفوذ کند.بر اساس دستورات سربازرس پندرو ، شن یه مامور مخفی در گروه سان آن یی شد و مامور سرنگون کردن رهبرشون و اینکه همه چیز رو به مافوقش، ریموند ماک گزارش مستقیم بدهد.
بعد از ملاقات وی با ونستون چو ، قطب قرمز سان آن یی و رهبر گروه “Water Street Gang” برای اثبات وفاداری خود ،ویستون وی رو به ماموریت های مختلف برای گرفتن قلمرو از رقیب وینسون سام “Dogeyes” لین ، رهبر گروه “Jade Gang” می فرستد. در طول یکی از ماموریت ها وی توسط بازرس جین تنگ دستگیر شد، اما پندرو برای آزادی او وثیقه گذاشت و هویت او را برای تنگ فاش کرد. ، شن و چند دیگر از اعضا به انبار Dogeyes حمله کرد و اونجا رو به آتیش کشیدند.
بالاخره شن تونست اعتماد و احترام وینستون رو به دست بیاره و اون به عنوان یکی از اعضا خانوداه انتخاب شد که باعث شد اونو در عروسیش با پگی لی دعوت کند.مدتی بعد،وینستون و نامزدش “پگی” در روز عروسی شان، توسط رقیبش ” Triad gang, the “18K مورد حمله قرار گرفتند . در میان جنگ وینستون و پگی به ضرب گلوله کشته و عمو پو (رئیس و Dragon Head سا ان یی )به شدت زخمی میشود ، ولی وی موفق میشود که او را نجات بده و به بیمارستان برسوند.
با این کار یعنی نجات جان عمو پو،او تصمیم میگیره که به وی ترفیع بده و او را به مقام قطب قرمز یعنی جانشین وینستون به عنوان Water Street Gang منسوب کند. به درخواست مادر وینستون ، خانم چو ، وی را برای پیدا کردن یکی از اعضای 18K به نام جانی رتفیس راهی میشه. جانی در حالی که تا حد مرگ توسط خانم چو شکنجه میشد اعتراف کرد که Dogeyes مسئول حمله بوده. وی Dogeyes رومیگیرد و او را میبرد پیش خانم چو و خانوم چو او رو میکشد و تیکه تیکه اش میکند.
هنگامی که Henry “Big Smile” Lee ، یکی red pole های سان آن یی می شود ، تهدید می کند که قملروی Water Street Gang را تسخیر کند ! اما وی امتناع می کند و سرسپردگان لی در ترساندن وی ناموفق می شوند ! با این حال ، برای جلوگیری از رسیدن لی به اهداف خود ، وی با red pole گروه “Broken Nose” ، جیانگ ، وارد اتحاد می شود .در طی جلسه ایی که تشکیل شد و عمو پو بستری بود اعلام شد که باید رئیس موقتی انتخاب شود.جیانگ برادرزاده پو برای جلوگیری از نامزد شدن “Two Chin” Tsao خودش رو پیشنهاد میده.و به درخواست جیانگ ، وی محل اقامت Tsao رو به هم میریزه و اینجوری به نظر میرسه که او برای رهبری نامناسب هست و جایگاه رئیس محدود به لی و جانگ میشود. زمانی که آنکل پو به طوری ناگهانی می میرد ، پندرو به وی می گوید که زمان پلیس مخفی بودن تو به پایانرسیده است ! اما وی اعتراض می کند : اگر لی Dragon Head شود ، سان آن یی خیلی بد از دوره ی آنکل پو می شود !نا فرمانی وی ، پندرو را خشمگین می کند . به همین دلیل ، پندرو اطلاعاتی را در مورد عملیات های مخفی وی را برای لی فاش می کند ! لی دستور می دهد تا جکی را بربایند تا از این طریق وی را فریب دهد . اگر چه وی جکی را آزاد می کند ولی جکی دوباره ربوده و توسط 18K کشته می شود !
وی دستگیر شده و تحت شکنجه قرار می گیرد اما موفق به فرار می شود و برای کشتن لی شروع به کشتن مردان او می کند ! پس از تعقیب و گریزی طولانی و دشوار ، وی لی را می کشد .ریموند دستیار پندرو به وی تبریک گفت و به او اطلاع داد که پندرو ترفیع درجه گرفته و به ایترپل منتقل شده است. روز بعد وی از جیانگ بسته ای دریافت میکند .و بسته خطاب به افسر شن و این نشان میده که اونا از هویت وی خبر داشته. این بسته حاوی ویدئویی بود که در ان پندرو باعث کشته شدن عمو پو در بیمارستان شده است.پو نشان میدهد که در گذشته با پندور یک معامله ای کرد است برای پیشبرد کارش و در مقابل اون اجازه میدهد که گروه سان آن یی به کارشادامه بدهد
با
این شواهد پندرو متهم اعلام میشود ، و وی او را به زندان میندازند و میدانند که پندرو در زندانی که پر از اعضای خلافکارایی هست که باها او دشمن هستند، مدت زیادی زنده نمی ماند! جیانگ بعدا میبیند که وی را با بازرس تنگ صحبت میکند و با اینکه میداند وی شن پلیس مخفی هست به نوکرانش میگوید که وی رو تنها بگذارند چون اون وفاداری خودش را اثبات کرده است.